عزیزم!
ترجمهی "نومیر" را دیدم و مطلب را بهتر دریافتم. یک اشتباه در کار بود و قدری سهلانگاری در عدد. از ده سال به این طرف خیلی اقتصاد به خرج داده شده ولی در مجله که اشعار پوشکین را پسرخاله آنقدر سقط ترجمه میکند باید این چیزها باشد، ولی قلم خیلی شیوا و پختهست بعد از "سرکسیان" که از من در "ژورنال دو طهران" نوشت، این دوم نوشتهست که میبینم مثل اینکه روح اروپایی در ایرانی دمیده. فقط آن سهلانگاری که گفتم این است که اسامی بعضی اشخاص با احتیاط بیشتر میبایست برده شود. وقتی که ما در برابر تاریخ هستیم، شعرهای متجددین ما به زحمت یک (ترانزیسیون) را تهیه میکند، زیرا اصل طرز کار است که چطور افادهی مرام کنیم، تور نور بیان ما چطور باشد، روی هم رفته علاوه بر فورم و موضوع و مضمون چگونه مدل برای بیان و طرز وصف بدهیم و آن در اشعار تمام معاصرین ما هنوز معنی پیدا نکرده و اگر کرده باشد، ذوق و هوش سرشار برای نمودن نمونه در کار نبوده است. معهذا باز میگویم قلم شیوا و پختهست. راجع به من کم التفاتی نشده جز اینکه در تمام ایران کسی نیست که مرا در خارج از موضوعات رومانتیک عالی بشناسد و آن هم تقصیر از خود من است. البته موضوعات دیگر خود من مثل گنج زیرزمین است. اما راجع به این مجله پرسیدید: عدهای شهرتطلب جبهه بستهاند که پیش بروند، از طرف دیگر کوری دست کوری را گرفته است.
2 شوال 1323
از کتاب "دربارهی هنر و شعر و شاعری" – "نیما یوشیج"
به کوشش "سیروس طاهباز"
چاپ "موسسه انتشارات نگاه"
سال 1385
1 comment:
كاري كردي.
خوب،كاري كردي.سپاس
Post a Comment