عزیزم!
باز از من میپرسید معاصرین ما چطور شعر میگویند؟ به زبان خودم و خیلی مختصر به شما جواب میدهم: مرده برآمده است. ولی چرا شما وقت خودتان را صرف این کنجکاوی میکنید، مگر تاریخی در زیر قلم دارید یا میخواهید خودتان را با دیگران بسنجید؟
ما درست به دورهای رسیدهایم که شعر مرده است، مسیر نظر تنگ و محدودی که قدما داشتند به پایان رسیده است. انتهای دیوار است. راه کور شده است.
اگر شما کسی هستید (و حقیقتن کسی) باید شروع کنید. و اگر شروع میکنید، چرا در شک میافتید؟ دستمالهای متعدد در جیب بگذارید، راه بینی را با آن ببندید و از خیرشان بگذرید. همچنین در زیر پا بپایید که در شکم گندیدهی مردهای پا نگذارید. تنها کار و احتیاطی که باید داشته باشید این است.
شما در تاریکی صداها خواهید شنید، زیرا استخوانها روی هم میریزد، ولی باید راه خود را بروید. حرف مرا به یاد داشته باشید. چطور معاصرین دوست شما شعر می گویند: مرده برآمده است.
2 شوال 1323
از کتاب "دربارهی هنر و شعر و شاعری" – "نیما یوشیج"
به کوشش "سیروس طاهباز"
چاپ "موسسه انتشارات نگاه"
سال 1385
No comments:
Post a Comment