دوست عزیزم!
قبلن گفته بودم تا فرهنگ نداریم، متوقع نباشید. یک چیز را
به آن اضافه میکنم که مطلب کاملتر باشد و شما دچار فکر نشوید...
کسانی که وقف کار خود میشوند، جلو میروند؛ اما مردم همه
این کار را نمیکنند. غالبن تفنن میکنند با هنر خود و حرکتی بطئی را ذوق و فکر
آنها داراست.
به این جهت زمان لازم است که به تدریج و خردهخرده به فهم
مطلب برسند، در صورتیکه دستهی اول رسیدهاند. تعجب نکنید که دوست شما دارد چه
مطالب ظاهرن بیمعنی میگوید...
فرهنگ که باشد، اقلن به وجود چیزی آشنا میشوند و همان که
گفتم انکار نمیکنند... تعصب نمیورزند... اما فهم، از دانش سوا و علیحدهست. چه
بسا که زمان لازم باشد...
در شعر خودتان به جایی برسید که زمان قضاوت کند، نه فردفرد
مردم... دریای ژرف بشوید.
ولی من دستور نمیدهم. نمونههای عالی ذوق و فهم عجایبی
هستند. برای خود ما هم این حالت تکامل بوده است. هرچه کاویدهایم، بیشتر فهمیدهایم.
اثری شعری را که بارها خواندهایم و روزی دریافتهایم که تازه به مطالب دیگر رسیدهایم.
اثرهای عالی، مثل چاه است که باید کنده شود تا به آب برسید.
این مساله از فرهنگ جداست و مدیون کار و دقت است.
خرداد 1323
No comments:
Post a Comment