عزیزم !
باید مانند دریای ساکن و آرام باشی. دارای دو گوش: یکی برای شنیدن آواز حق و درست و دیگری، برای شنیدن هر نابحق و ناهمواری. نادرستها که مردم میگویند راجع به هرچیز و هرکس، حتا راجع به خود تو. میدانی که دریا از بادهای شدید به حرکت درمیآید نه از لغزیدن سنگی و جابهجا شدن شاخهای. اگر به جز این باشی از اثر خود کاستهای و موجودی هستی با یک جام آب برابر و باید در دستها مثل بازیچه بگردی.
باید مانند دریای ساکن و آرام باشی. دارای دو گوش: یکی برای شنیدن آواز حق و درست و دیگری، برای شنیدن هر نابحق و ناهمواری. نادرستها که مردم میگویند راجع به هرچیز و هرکس، حتا راجع به خود تو. میدانی که دریا از بادهای شدید به حرکت درمیآید نه از لغزیدن سنگی و جابهجا شدن شاخهای. اگر به جز این باشی از اثر خود کاستهای و موجودی هستی با یک جام آب برابر و باید در دستها مثل بازیچه بگردی.
هیچکدام از آنچه میگویم از روی خودپسندیی جاهلانه نیست. بلکه از روی اندازهگیریی کار و فایدهست. نیروی خود را باید همیشه به مصرف برسانی و به هدر ندهی. اگر جز این باشد احمقانه و خودپسندانه است.
باید نیما یوشیج باشی تا مثل بسیط زمین با دل گشاده تحویل بگیری همهی حرفها را. شاگرد جوان و خام تو به تو دستور بدهد که چنان باشی یا چنین نباشی. دوست شفیق تو که نیم ساعت کمتر در خصوص وزن شعر کار کرده است به تو بگوید من سلیقهی شما را نمیپسندم. یا خیرخواهی از در آمده بگوید ما باید کتب بسیار بخوانیم و امثال اینها.
اگر تو مرد راه هستی راه تو جدا از این حماقتهاست که میخواهد بر تو تحمیل شود.
با وجود این بدان که هیچکس تنها و با سلیقه و خودپسندیی خود، زندگی نمیکند.
از کتاب "دربارهی هنر و شعر و شاعری" – "نیما یوشیج"
به کوشش "سیروس طاهباز"
چاپ "موسسه انتشارات نگاه"
سال 1385
No comments:
Post a Comment