Monday, October 11, 2010

حرف‌های همسایه / 39


عزیزم!

درخصوص فرم لازم بود به شما توصیه کنم اگر فرم نباشد هیچ‌چیز نیست. عادت کنید به دقت، تا طبیعتِ شما بشود. من راجع به فرم شعر صحبت نمی‌کنم... آن آسان‌تر است. راجع به فرم مطلب. مطلب شعری‌یِ شما با طراحی‌یِ شما فرم پیدا می‌کند و هیچ‌وقت بلاواسطه نیست. به زمینه‌ی کار و رنگهای محلی که می‌دهید مربوط هست و نیست، زیرا فرم نتیجه‌ی بهترین یافتن است که شاعر بداند موضوع را با چه چیز برآورد کند.
بی‌خودترین موضوع‌ها را با فرم می‌توانید زیبا کنید، امتحان کرده‌اید و دیده‌اید؛ به عکس عالی‌ترین موضوع‌ها بی‌فرم، هیچ می‌شود.
هر موضوع، فرم خاص خود را دارد. آن را با ذوق خود باید پیدا کنید: مفصل باشد بهتر است یا مختصر، برگردان داشته باشد یا نداشته باشد... فرم که دلچسب نباشد، همه‌ی چیزها همه‌ی زبردستی‌ها، همه‌ی رنگها و نازک‌کاری‌ها به هدر رفته است.
این‌که می‌گویند موضوع‌های پست را با آب و تاب دادن یخ‌تر می‌کنید، راست است، اما باید دانست این آب و تاب زاید عبارت از عدم تناسب فرم است. وقتی‌که نویسنده مقدمتن حرف‌های زاید می‌زند و در وسط کارِ خود حرفهای زاید می‌آورد که موضوع پستی را به درجه‌ی عالی بالا ببرد اگر طراح قابلی باشد، ولو اینکه این کار را نباید کرد، از زنندگی‌یِ کار خود کاسته است.
هر موضوعی، به قالبی می‌خورد، مثل اینکه قبلن در طبیعت بوده. نارنجی به‌طور نامساوی بریده شده و باید با جفت خود جفت شود و بدون آن کج و کوله است. مثل اینکه قفلی با کلیدی معین باز شود.
قطعه‌ی "کوه‌های بزرگ" که فرستاده بودید، فرم نداشت. علتِ زنندگی‌یِ آن همان عدم مراقبت در طراحی‌ست. نه یک کتاب، یک منظومه، سه خط هم که با هم جفت می‌شوند طراحی لازم دارند. ترکیب، مدیون طراحی‌ست. همین‌که چیزی مفرد نشد، باید خوب مرکب شود. این مساله در صنعت همانقدر دقت لازم دارد که مثلن در داروسازی. زیرا در غلط ساختن دارو، جسم از دست می‌رود و ناتندرست می‌شود و در غلط ساختن کار، حتا ذوق و سرشت انسان به هم می‌خورد.
قطعه‌ی "کوه‌های بزرگ" را همان‌طور که طرح داده‌ام، اصلاح کنید. مطلب به شما واضح خواهد شد. و اگر حالا متوجه نیستید، بگذارید چندی بگذرد؛ بعد طرح خودتان و طرح مرا با هم بسنجید.

خردادماه 1323

از کتاب "درباره‌‌ی هنر و شعر و شاعری" – "نیما یوشیج"
به کوشش "سیروس طاهباز"
چاپ "موسسه انتشارات نگاه" 
سال 1385

No comments: