همسایه !
از قالب پرسیدی؟ برای تو روزی خواهم گفت. در نظر دوست تو، قافیه یک موزیک
جداگانه از وزن، برای مطلب است. شعر بیقافیه، خانه بیسقف و در است. همسایه تو
برای این، معنی و تعریفی جز این در قوه تفکر نخواهد داشت.
من خیال میکنم هر دو دسته به خطا میروند: هم آنها که شعر را هجایی میسازند
و هم عدهای که شعر را بیقافیه میسازند.
درحالیکه هیچکدام از این دو دسته دلیلی ندارند جز اینکه میخواهند به پای
شاهباز توانایی که دوست تو باشد پریده بعد از سالها که او پرواز کرده و پهناور
این هوا را پریده است، کاری تازه کرده باشند.
ولی برای چه کار تازه؟ اگر جوابی برای این سوال جز این نداشته باشید که بگویید
ذوق سالم من این را پسندیده است یا این زیباتر میکند و آزادتر میکند هنر را،
یقین بدانید خیلی کورکورانه رفتهاید.
من در کوهستان، چندیست بینهایت وحشی شدهام. فکرم در این خصوص کار نمیکند.
همینقدر میگویم: کسانی که خیال میکنند شعر آنها بیقافیه باشد گروهی کهنهپسند
را در مقابل میبینند و یک حس لجوجانه، بیش از حس دیگر، آنها را برانگیخته است.
بعکس کسانی هم که به قافیه میچسبند و میخواهند حتمن شعر آنها قافیهدار باشد، یک
کمجراتی و وحشت گریبانگیر آنهاست و میخواهند خواننده کهنهپرستی را که در برابر
خود میبینند از شعر خود راضی بدارند، به این جهت همان عادت را پیروی میکنند.
ولی هیچیک از این دو نیست. اساس کار سهل کردن طرز کار و به همان اندازه زیبا
ساختن فرم است به واسطه حالت طبیعی که به فرم داده میشود و حفظ آن حالت که تقاضا
میکند شعر به وضع طبیعی دکلامه (بیان) شود و به هم پای آن، به عبارت آخری به
تبعیت آن، قافیه هم روان و طبیعی باشد. چون این مقدمه است برای آنچه روزی به شما
معلوم خواهد داشت، عجالتن بیش از این نمینویسم.
نه آنقدر خودسر و بدون دلیل باشید و نه اینقدر ترسو و مطیع عادتهای پوسیده.
قافیه ساختن، خیلی مشکل است اگر ذوق شما یاری نکند، زیرا ساختمان قافیه از شکل
حروف بیرون رفته اساس آن استوار میشود به روی ذوقی سالم که طنین و آرمونی مطلب را
میشناسد و میداند با کدام کلمات هموزن و هممخرج جفت کند و با کدام کلمه که مخرج
و وزن علیحده دارد، شعر خود را تمام کند. قافیهسازی دوست شما ازین راه دقیق است.
چیزی بر این گفتهام نمیافزایم، فقط میگویم آزاد باشید. آزاد ساختن، قبل از
زیبا ساختن. فعلن هیچ قافیه نسازید اگر کهنهکار در شعر نشدهاید ذوق شما اجازه
نمیدهد، مقید به قافیه نباشید، این زیبایی را، روزی که درک کردید، به شعر خود
بیفزایید.
یوش،
16 مهر 1323
از "درباره شعر و شاعری"
به کوشش سیروس طاهباز
انتشارات نگاه
No comments:
Post a Comment