Tuesday, July 10, 2012

حرفهای همسایه / 64


همسایه عزیز من


می‌خواهی از من بشنوی که شعر در حد بسیار اعلای خود چه چیز است؟ حسی که بالقوه با انسان بوده، میلیون‌ها سال کشیده و با کار انسان خرده‌خرده آشکار شده است. مختصری که می‌بینی در نظر داشته باش که نتیجه خیلی مفصل‌تر است.
شعر، در درجه اعلای خود مشاهده‌ای‌ست که افراد معین و انگشت‌شمار دارند برای افراد معین و انگشت‌شمار دیگر. در این صورت، عزیز من، توقع نداشته باشید چیزی را که چنین است همه مردم بفهمند. هرکس به نسبت خود دارای تمیز شعری‌ست و به اندازه خود می‌فهمد و یک پله بالاتر را نزدیک شده فقط می‌داند، به جای اینکه بفهمد. پس هرکس در عالم شعر در یک درجه می‌فهمد و در یک درجه می‌داند. چیزی را که می‌فهمد می‌گوید: شعر است، به‌به! چقدر خوب سراییده شده... چیزی را که نمی‌داند می‌گوید: مبهم است، معلوم نیست چه می‌گوید!
این ابهام از جلو چشمی برداشته می‌شود که همه وجودش شعر است. در طبیعت ساخته شده، پیش از اینکه خودش بداند و با زندگی پرداخته آمده، بدون اینکه بخواهد یا نخواهد. همیشه این را در نظر داشته باشید آن را که شاعر می‌داند، مردم می‌فهمند اما آن را که شاعر می‌فهمد، مردم می‌دانند.
سابقن نوشته بودم فکری که برای مردم عالی‌ست، برای شاعر عادی‌ست. برای شاعر ترکیب نشده، منفرد و جزء است. مثل قطعه‌ "یافته" که "گوته" برای زنش گفته است و اخیرن در مجلات دیده‌اید.
در خلال این احوال شعر عالی بیان کردنی نیست و آن چیزی‌ست که باز بالقوه هست و بالفعل به همان اندازه که آیین شعرگویی رو به کمال می‌رود، به وجود می‌آید. برای فهم این نکته اخیر، یک مراجعه مختصر به شعرهای قرن‌های گذشته کافی‌ست. می‌بینید چقدر شعرها از روی سادگی و صداقت سروده شده و چقدر خام و ابتدایی‌ست از هر حیث.
اگر در فاصله بین هزار سال شعرها را به یک اندازه و قدرت بیان شده بدانید، نقصی در کار شعر و شاعری شما هست و بیهوده از من پرسیده‌اید شعر در درجه اعلا چه چیز است. شعر در درجه اعلا، نهایت میل انسان در این راه است. نسبت به هر دوره، مخصوصن از نظر بیان، هر دوره شعر اعلای بخصوصی دارد و شعر راهی‌ست برای دورهِ بعد که می‌آید.
بیش از این از من توضیح و تفسیری نخواهید که بی‌فایده است. فقط یک دو سه کلمه دیگر برای شما می‌نویسم:
شعر در درجه اعلا، انسانی هم در درجه اعلا می‌خواهد.

خرداد 1324

1 comment:

انسیه اکبری said...

چقدر خوب بود این نوشته...