عزیز من!
در بین شعرای ما حافظ و "ملا"، عشق شاعرانه دارند. همان عشق و نظر
خاصی که همپای آن است و شاعر را به عرفان میرساند؛ همچنین نظامی. میتوانید مابین شعرای متوسط و گمنام هم پیدا کنید. در سعدی این خاصیت بسیار کم است و به ندرت
میتوانید در این راه با او برخورد کنید. عشق او، برای شما گفتهام، عشق عادی است.
عشقی که همه دارند و به کار مغازله با جنس ماده میخورد. در صورتیکه در شاعر به
عشقی که تحول پیدا کرده است میرسیم. به عشقی که شهوات را بدل به احساسات کرده است
و میتواند به سنگ هم جان بدهد.
این عشق در موضوعهای غیرعاشقانه، در حوادث داستان، در همه جا، میتواند با او
باشد. این عشق، مهم است و راه به تاخت و تاز دلهایی میدهد که رنج میبرند. آن را
که میجویند در همه جا هست و در هیچ کجا نیست. من در این خصوص وقتی میخواستم بدون
شاخ و برگ چیزی بنویسم ولی آن فرصتها برای من نیست. چون برای شما هم نیست به
همین اکتفا میکنم. میخواهم از شهر بیرون رفته او را پیدا کنم. به بیابانهای
خلوت و دنج و خاموش نظر بیندازید، باقی حرف مرا با شما خواهند گفت.
فروردین 1325
No comments:
Post a Comment