عزیزم!
میگویید چگونه فرا بگیریم؟ خیلی آسان است. بخوانید. من باز تکرار میکنم:
بخوانید.
هیچ چیز ما را نجات نمیدهد، جز خواندن؛ در صورتیکه دریابیم و مطلب به کار
ذوق و طبع ما بخورد. ملت ما زیاده بر آنچه تصور میکنید به این کار احتیاج دارد.
وضعیت ما عوض نشده و اگر رشد خود را نکرده یک راه برای فهمیدن هست: خواندن!
اگر بدانید چقدر این توصیه سودمندیست. بعد از چند سال که به کار ادامه بدهید
و برطبق آنچه میخوانید کار کنید و در کار و آنچه خواندهاید، دقت کنید، خواهید
دانست من چه میگویم. ولی اگر سرسری میخوانید، همان بهتر که نخوانید. تمام آنچه
را که گفتم به عکس آن توصیه میکنم؛ زیرا غلط فهمیدن، غلط عمل کردن است. یکی از
بزرگان زمان ما میگوید: "کسی که کار میکند، خطا میکند". اگر از اول
به خطا رفته باشیم، دیگر مطلب معلوم است. من هیچ تند نمیروم که در این خصوص حرف
میزنم.
در خصوص هر یک از این موضوعها حرف بسیار میتوان زد. ولی عمده این است که
برای مرد عمل کدام مهمترند. آیا شخصیتهای ما از شخصیتهای دیگران نشانه نمیگیرند
یا به خودی خود و به حال تجرد، کسی میشویم؟ چون نه چنین است شخصیت در همه چیز، در
استیل، در فرم، در طرز کار و در همه چیز، فرع بر این است که با شخصیتهای دیگر
چگونه ارتباط داشتهایم...
این دنیا را خودبهخود نگیرید. پس از این فکر، این خیال در سر شما بگذرد که
بتوانید یا نتوانید بزرگوار مردی باشید و منشا اعمال و صفات پسندیده.
هیچکدام از اینها مستغنی از خواندن نیست، خواهش میکنم به همین قدر اکتفا
کنید.
تهران 25 بهمن 1322
No comments:
Post a Comment