7 بهمن 1308
لاهیجان
دوست و همولایتی محبوب من علی وثوق طالقانی
کاغذ تو رسید. برای دوستی با من سابقهای لازم نیست. از
هروقت که شروع کنی مثل این است که از دیرزمانی شروع شده است. خیلی میل دارم بیشتر
به قصد خود موفق بشوی. سعی و زحمت تو راجع به تربیت اطفال سیاهکلی باعث خوشوقتی من
است، این موهبت را نمیدانم خدا از چه راه به سیاهکل داده است.
متاسفانه من در محلی واقع شدهام که کسی را نمیشناسم و نمیتوانم
خارج از حد مقدور خود به تو کمک کنم. اگر از قسمت دیگر من به وسیله تحریرات خود به
مردم خدمت نمیکردم میبایست خیلی ازین بابت خجل باشم. ولی باز هم در خصوص پیدا
کردن یک معلمه فکر میکنم. وظیفه عبارت از این است که حتیالامکان ببینیم از چه
راه بهتر و بیشتر از دیگران میتوانیم برای نوع خود مفید بوده باشیم. همین که این
نیت در نفس رسوخ یافت و موثر در اعمال خارجی شخص واقع گردید، عدم موفقیت هم یک نوع
اجرای وظیفه است.
تو مرا خرسند خواهی داشت اگر از دواوین خطی اشعار قدما یا
جنگی راجع به این موضوع پیدا کنی و به من بنویسی. مخصوصن اگر مربوط به مازندران
باشد. وقتی که هوا خوب شد ممکن است من خودم هم برای تماشا به سیاهکل بیایم.
نیما یوشیج
No comments:
Post a Comment