عزیزم!
به شما گفتم: استعداد، میسازد. چقدر موضوعها که با
استعداد شاعرانه پرورانیده شده است. اما ژنی [génie] ویران کرده از نو میسازد. در غیر
این حال در زمان غیرمتناسب، رویای دنیای دیگریست. شما مکاشفه بسیار دقیق و رقیق
قلبی هستید. شما را مثل شمایی خواهد فهمید و سایرین خواهند شناخت. یعنی کم و بیش
میدانید که شما چه میگویید و دنیای شاعر مال شماست و آن دنیای علیحده است. هر
موضوع در نظر شما مبدل میشود، تطور پیدا میکند، آب و رنگ و نشانی از دنیای شما
میگیرد، در صورتیکه برای شاعرانی که در اطراف شما هستند، این نیست. نهایت اعلی
درجه شاعرانه، شعر خود را میسازند. یعنی چه؟ یعنی رنگی از دنیای مخصوص شما به آن
میدهند و درواقع از آنچه میبینند، تجاوز میکنند، آن را قوت داده، تفسیر میکنند.
چه بسا که خود شما مطلبی را در درجه نازل خود تعریف و توصیف کرده کار آنها را
بکنید، اما تفسیرها فرق دارند، در نهایت حد اعلای خود، میبینید که هر شکلی را بدل
به شکل دیگر کرده و با اثر حسی که معلوم میدارد، اصلی است که این رنگ برای او
بیان میشود.
قطعه "همسر" گوته که اخیرن چاپ شده از نمونه
چیزهای عادی جهان شاعرانه است. منوچهری، خواسته است شاعرانه بپروراند اما حافظ خود
شاعر است.
چون مطلب را دریافتید چرا زیاده بر این بگویم؟
خرداد 1325
No comments:
Post a Comment