عزیزم !
میپرسید شعردزدها چگونهاند؟
سابق-ن این را گفته بودم چون از من
سوال کردهاید، بازمیگویم:
بهطور اختصار شعردزدها چند قسم هستند،
یک دسته میدزدند فکر را یا طرز تلفیق عبارت را و برای دیگران به اسم خودشان میخوانند.
اینها دزدهای احتیاط کار و قابل رقت هستند.
دومیها میدزدند و در پیش روی آدم میخوانند.
این دزدهای بیاحتیاط هستند و باید اگر نمیرنجند آنها را به این زبان نصیحت کرد
که در خودتان غرق شوید... اینها بیشترشان خجول هستند وقتی که دزدی آنها را به رخ
آنها میکشید.
سومیها میدزدند در پیش روی آدم میخوانند
و اگر به روی آنها بیاورید، اعترافی در کار نیست. اینها دزدهای بیانصاف هستند.
وقت خود را برای نصیحت کردن آنها تلف نکنید. آنها شعر را ابزار قوی معیشت مادی
قرار دادهاند.
اما دستهی دیگری هم هستند که از همین
دسته ریشه گرفتهاند. به محض شنیدن مضمونی از دهان شما، با کمال بیشرمی لبخند
آورده، سر تکان داده و چشمهای دریده را به هم گذارده میگویند: مثل همان مضمون که
من در فلان غزل یا قصیده بکار بردهام.
این دسته دقت ندارند که چه مینویسند.
راست یا دروغ چیزی را که در زندگی خود ندیده و نشناختهاند، مینویسند. به رسم و
آداب دیگران، به اشخاص داستان خود رسوم و آداب میدهند.
طرز کار هر یک از اینها روزی اهل نظر
را بیدار میکند. سعی کنید که خودتان باشید، دروغ نگویید آنچه را که داستان نیست و
راجع به خودتان است. خودتان باشید در شعرتان، ولو بدترین مردم. چون خودتان هستید
شعر شما با شما زنده شده است ولی درصورت دیگر، بعکس است.
دزدهایی هستند که حتا اینگونه حرفها
را هم میدزدند...
بهمن 1324
No comments:
Post a Comment