همسایهی عزیز!
میگویند شعری که در جوانی سروده شده خام است.
عزیز من! برای اینکه با جوان هیچ چیز تطور نیافته. احساسات
خام، ذوق خام، عشق خام، و گذشته از اینها کار خام است که وجود پیدا میکند.
غزلیات خام در ادبیات ما زیاد است. خواه افصحالفصحا باشد،
خواه اسفهالسفها.
عشق شاعرپسند در غزلیات خواجه و مولانا جلالالدین است و
چند نفر مانندهای آنها.
اما همسایهی شما دیر این را باید بفهد. خیال میکند عشق،
شاعر را به غزلسرایی وا میدارد، در صورتیکه اگر عشق خام نباشد شاعر به غزل اکتفا
نکرده به داستانسرایی میافتد و به کارهای دیگر و عشق او در ضمن مطالب غیرعاشقانه
به شکل احساسات خاصی که گرم و جاندار است، بیان میشود.
این است نتیجهی خامی. هرگاه شما پا به سن بگذارید حرف مرا
بهتر خواهید فهمید.
No comments:
Post a Comment